خاطره جالب رفسنجانی ازمشاجره باهمسرش

آیت الله اکبرهاشمی رفسنجانی درسایتش ازخاطره مشاجره باهمسرش درتاریخ چهارشنبه ۱۹فروردین۶۰ می نویسد که متن کامل ان رامی بینید: 

صبح‌ زود، عفت‌ در ادامه‌ حرفهای‌ شب‌ گذشته‌، جروبحث‌ داشت‌. با عصبانیت‌ از خانه‌بیرون‌ رفتم‌. مشکل‌ اینجاست‌ که‌ به‌ انقلاب‌ علاقه‌مند است‌ و روزها در ملاقاتها وبرخوردهایش‌ ـ که‌ از کمبودهای‌ کشور انتقاد می‌شود و خوب‌ نمی‌تواند دفاع‌ کند ـ ناراحت‌می‌شود و لحظات‌ کوتاهی‌ که‌ من‌ به‌ خانه‌ می‌آیم‌، این‌ گونه‌ مطالب‌ را که‌ رنجش‌ می‌دهد،می‌خواهد با من‌ طرح‌ کند و ناراحتی‌ ایجاد می‌شود. امروز در مجلس‌ بی‌حوصله‌ و کم‌ تحمل‌بودم‌.
کار مجلس‌، امروز به‌ دلیل‌ نقص‌ کار کمیسیون‌، در دعوت‌ از پیشنهاد دهندگان‌ و نقص‌ طرح‌دوم‌ از لحاظ عدم‌ پیش‌ بینی‌ بودجه‌ اجرای‌ طرح‌، مشکل‌ بود.
بعد از جلسه‌ آقای‌ فرج‌ الله‌ واعظی‌ نماینده‌ ابهر، آقای‌ مجتبی‌ گلگیرساز را آورد و از عدم‌همکاری‌ سپاه‌ گله‌ داشت‌. این‌ فرد [مجتبی‌ گلگیرساز] چند روز قبل‌ خودش‌ را معرفی‌ کرد که‌عضو گروه‌ تروریستی‌ به‌ نام‌ «فدائیان‌ امام‌ زمان‌» است‌ که‌ مأمور ترور من‌ بوده‌. او را به‌ سپاه‌معرفی‌ کردم‌، ولی‌ تاکنون‌ در معرفی‌ گروه‌ پیشرفتی‌ [حاصل‌] نشده‌ است‌. ایشان‌ را با مأموران‌سپاه‌ مواجه‌ کردم‌. به‌ نظرشان‌ آدم‌ صادقی‌ نیست‌. قرار شد تعقیبش‌ کنند تا مطلب‌ روشن‌ شود.
شب‌ مسئولان‌ سپاه‌ و اطلاعات‌ به‌ خانه‌ آمدند و اطلاعاتی‌ از عملکرد ضدانقلاب‌ دادند و ازمأموریت‌ آقای‌ اشراقی‌ در تأمین‌ کردها و نیز در رابطه‌ با افکار آقای‌ بنی‌صدر و نهضت‌آزادی‌ واز حرکتهای‌ ضدانقلابی‌ در بعضی‌ محافل‌ روحانیت‌ و از مشکلات‌ فرماندهی‌ سپاه‌ در رابطه‌ بافرماندهی‌ [کل‌ نیروهای‌ مسلح‌] آقای‌ بنی‌ صدر نگران‌ بودند.